جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

خدای مهربون  

خوش به حال اونایی که هرسال بهشون این فرصتو میدی که بهت نزدیکتر بشن  

چه حس خوبی داره وقتی سه روز فرصت داشته باشی که با خدای خودت تو یه جای خلوت و دنج حرف بزنی درد دل کنی  

خدایا نمیدونم هرسال به چندنفر این اجازه رو میدی ولی برای من که حتی یه بار هم قسمت نشده این کار رو بکنم خیلی غبطه میخورم  و اگه مسخره نباشه خودم به حال خودم دل میسوزونم 

خدایا  

نمیدونم چه جور بگم و چه طوری ازت بخوام  

میدونم بنده خوبی نبودم پروندم پر از گناه های ریز و درشته کوچیک و بزرگه  

ولی منم دل دارم  

یه دلی که با تمام گناهاش با پررویی ازت میخواد که این گناه ها رو ازش پاک کنی و همیشه توی اون باشی و تنهام نذاری  

سال دیگه اگه عمری باقی بود بطلب و این اجازه رو بده که این بنده رو سیاهت هم خودشو امتحان کنه   

میشه ؟ 

خدایا خیلی دوستت دارم  

همه ما امیدمون به توئه  

امید ما را ناامید نکن  

آمین

زندگانی همه صورتکده یی از یادست  یاد یاران قدیم یاد خویشان صمیم زندگانی یادست دلم از یاد کسان هر شبه در فریادست پدر و مادر محجوب ز کف رفته ی ما یک زمان هم نفس یودند همه شادان همه سرخوش همه گویا بودند زندگی معنی داشت ناگهان دییده ز دنیا بستند با دل و دیده ی پک سر نهادند به خک یادشان در دل ما روحشان در افلک روزگاری من و تو با فرزند شاد و خندان این همه با هم بودیم گرد هم عشق مجسم بودیم ناله در خانه ی ما راه نداشت بی خبر از غم عالم بودیم کم کمک روز جدایی آمد پاره های تن ما از بر ما دور شدند نازنینان رفتند خانه های دل ما یکسره بی نور شدند گرچه رفتند ولی خاطره هاشان برجاست یادشان در دل ماست دل ما ناشادست ای پسر باور کن زمدگانی یادست دل به ایام مبند با خبر باش که در طبع جهان بیدادست خویشتن را مفریب شادی ما و تو بی بنیادست خیمه هرجا بزنی روز دگر برباد ست ای برادر هشدار زندگانی یادست دوستداران رفتند همه یاران رفتند مهربانان خفتند گرد این بایده گوید که سواران رفتند سالخوردان مردند غمگساران رفتند در نگاه چه کسی چهره ی خود را نگریم دلبران ما هوشان اینه داران رفتند حال گلگشت به گلزاری نیست گلعذاران رفتند همه خویشان همه خوبان همه یاران رفتند زندگانی یادست یاد خویشان صمیم یاد خوبان ندیم یاد یاران قدیم زندگانی یادست دلم از یاد کسان هر شبه در فریادست

سید عزیزم  

یادمه یه روز یه جایی یه قسمتی از این شعر رو که میخوام برات بذارم خوندی و خوشت اومد  

البته اون موقع فقط این قسمتش بود که خوندی کامل نبود 

  

"به سراغ من اگر می آیید،


                نرم و آهسته بیایید


                 مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من."  

حالا من برات کاملشو میذارم  

امیدوارم خوشت بیاد  

 

" به سراغ من اگر می آیید،

پشت هیچستانم .


پشت هیچستان جایی است.


 پشت هیچستان رگ های هوا ،


پر قاصد ها ییست که خبر می آرند،


از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک .


روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است


که صبح،به سر تپهی معراج شقایق رفتم


پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است:


تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،


زنگ باران به صدا می آید.


آدم اینجا تنهاست


                  و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت  جاریست .


به سراغ من اگر می آیید،


                نرم و آهسته بیایید


                 مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من."


فدای تو همسر مهربونم

همسرم عزیزم (سیدموسی)  

سید عزیزم روزت مبارک 

همسر مهربونم آقاسید گل

فردا روز مرد هستش  

برای پدرم اون حرفایی که ته دلم بوده و هرگز نتونستم بهش بزنم رو همین جا زدم و حتی قبلش برای روز مادر هم همین کار رو کردم  

ولی نمیدونم چرا  

هرموقع نوبت شما شده  

هروقت اومدم برای شما بنویسم  

از خودت از اون همه بزرگواری از اون همه بخشش و گذشت  

از اون چشمای قشنگ و از اون دل بزرگ و مهربونت  

اشک امونم نداده  

شاید خیلی زیاد اذیتت کردم و باهات خوب نبودم  

شاید این اشکا همون عرق شرم من بوده که نتونستم اون جوری باشم که تو میخواستی  

سید جان  

میدونم بیشتر وقتا بهت بی احترامی کردم  

بیشتر وقتا دلتو شکستم  

بیشتر وقتا به حرفات توجهی نداشتم  

به خدا همه اینا رو میدونم و متوجه شدم 

و هرموقع یاد این کارهام میافتم ته دلم خیلی ازت خجالت کشیدم و برای خودم متاسف بودم  

که همسری داشتم که برای من ارزش و لیاقتش بیش از هرچیزی و هرکسی بوده  

دلی اونقد مهربون داشته که هرگز نشده دلی رو بشکنه ولی من ........

ولی با چه زبونی بهت بگم که اندازه تموم دنیا اندازه هرچیز برزگ و نامحدودی که تواین دنیا هست دوستت دارم و عاشقتم  

روزی که اومدی خواستگاریم نه دوستت داشتم و نه بهت علاقه داشتم  

ولی بعدش روز به روز هروز بیشتر و بیشتر بهت وابسته شدم بهت علاقه مند شدم و اینکه هر لحظه ای که پیشم نیستی  هرموقع که بیرون میری یا سرکار هستی

احساس تنهایی و بی کسی میکنم  

هر لحظش به اندازه ساعتها برام میگذره  

وقتی تو نیستی هیچ چیزی برام وجود ندارن  

حتی چیزهایی که دوسشون دارم  

میخوام هیچ چیزی نباشه 

حتی میخوام که این دنیا هم نباشه فقط تو باشی  

فقط تو  

وجودت برای من خیلی با ارزشه  

وجودت برای من آرامش بخشه  

وجودت برای من همون عمر منه نفس منه و زندگی من  

خواهش میکنم که منو ببخشی  

ته دلت اگه لیاقت عشقت رو دارم یه جایی هم به من بدی  

بدی های منو به خوبی  و بزرگواری خودت ببخش  

حلالم کن  

باز هم میگم که روزت مبارک جوونمرد  

خیلی دوستت دارم  

دست تو و پدرجونمو از همین جا میبوسم  

دست علی یارتون باشه  

یا علی

پدر عزیزم  

نمیدونم از کجا شروع کنم برای توصیف مقامت  

نه کلمه ای و نه جمله ای که بتونم خوبی و مهربونی هاتو تو اون جای بدم  

فقط میدونم تو نعمت بزرگی برای من و خونوادمون هستی  

تو کوه رنج و استقامت  

بابای مهربونم  

از روزی که چشم باز کردم و تو را شناختم  

تا به الان که ۲۰ سال گذشته 

هرگز از تو خشونت و نامهربونی ندیدم  

هرگز ندیدم و نچشیدم  

تو این بیست سال دستهای گرم نوازشت به روی سرم بوده  

دل بزرگ و مهربونی داری هرگز به خواسته هایی که ازت داشتم نه نگفتی هر آرزویی که داشتم تا جایی که تونستی اونو برام برآورده کردی  

و خلاصه حرفایی که این صفحه  گنجایش اونو نداره  

از تو یاد گرفتم صبر و گذشت داشته باشم هرگز جواب بدی ها رو با بدی ندم  

بهم یاد دادی تا خوب باشم و قلب مهربونی داشته باشم  

بهم گفتی هرگز هرگز خدا رو در زندگی فراموش نکنم  

و من سعی میکنم تا اون جوری باشم که تو خواستی ازم  

میدونم ببعضی وقتها بهت بی احترامی کردم و یا بیشتر وقتا با انجام  دادن بعضی از کارها دل تو را شکستم  

میدونم پدر عزیزم همه اینها رو میدونم  

من خیلی شرمندتم  

امیدوارم منو ببخشی  

و هرگز از من نرنجی  

با دعاهای خیر تو و مادر مهربونم من تو زندگی خیلی خوشبختم  

و این همه خوشبختی رو مدیون دعاهای اثر بخش تو و مامان هستم  

هرگز نمیتونم جبران کنم  

ولی بدون همیشه از ته دلم  

برای شما عزیزانم آرزوی سلامتی و تندرستی طول عمر باعزت و پربرکت وخوشبختی و عاقبت به خیری دارم  

امیدوارم که هرگز منو فراموش نکنید و هرگز سایه پر برکتتون از سرم کم نشه  

که اگه خدای نکرده بعد ۱۲۰ سال قرار باشه این اتفاق تلخ بیافته اول از همه من دیگه  بینتون نباشم

خداوندا...

 درون سینه قلبی شکسته از غم زمانه دارم

اما بی کینه ...

 و سرشار از عشق و محبت تو

قلبم را متبرک گردان تا برای تو و خلقِ تو بتپد

قلبی که از شادی دیگران ، شاد شود

و رنج دیگران را رنج خود بداند

چشمهایم...

 از روزی که چشم گشودم به هرکجا که مینگرم ، نشانی از عظمت و بزرگی تو معبود یگانه ام میبینم

مرا چشمانی عطا کن تا با اشک دیگران اشک بریزد و با لبخند دیگران بخندد

خدایم...

 دستان خالیم به سوی تو معبود مهربانم و در پیشگاه توست

مرا لیاقتی عطا کن ؛ تا دستانم ، دستی باشد از جانب تو ، در خدمت خلق تو و پایم در راه تو و در جهت

خشنودی تو و شادی خلق تو گام بردارد

مرا آنگونه شکل بده و بساز که نماینده تو و خوبیهای تو بر روی زمینت باشم...

ااسلام علیک یا ضامن آهو  

آقاجون خوش به حال همه اونهایی که دوسشون داری و میطلبیشون که بیان پابوست  

خوش به حال اونایی که جایی در قلب و حرمت دارن  

خیلی ها هستن مثل من که با شنیدن اسمت و با دیدن حرم قشنگت اشک تو چشماشون جمع میشه و از ته دلشون آه حسرت میکشن   

رضا جان بطلب من و همسرم و خونوادم  و همه اون کسانی که مشتاق دیدار و زیارتت هستن بیاییم پابوست البته اگه قابل میدونی  

آقاجان ناامیدم نکن خواهش میکنم فدای اون حرم و کبوترهات شم التماس دعا

مادر عزیزم هرگز نمیتونم کلمه ای رو پیدا کنم که در وصف تو باشه تو دریای محبت و بخششی

تو اینقد خوب و مهربونی که بارها منو شرمنده خودت کردی ولی من هرگز نمیتونم به اندازه تو خوب باشم  

و هرگز از دستم بر نمیاد که زحمتهایی که برام کشیدی رو جبران کنم   

خیلی شرمندتم به خدا  

امیدوارم که منو و بدی هایی که در حقت کردمو به بزرگواری خودت ببخشی

خدا را شکر میکنم که مادر فهمیده  و باگذشتی مثل تو دارم  

من به وجودت افتخار میکنم مامان گلم

 یه جورایی اینو درک کردم ومیدونم همه کلمه ها به نام مادر حسودی میکنن  

اصلا همه صفتهای خوب در کلمه ای به نام مادر جمع شده  صبر گذشت محبت و..........

واقعا نمیدونم که چی بگم و چه جوری روزتو بهت تبریک بگم

از ته دلم از خدا میخوام که همیشه سالم و سلامت باشی و هرگز محتاج دیگران نشی به ارزوهایی که داری خیلی زود برسی سالیان سال با خوبی و خوشی در کنار من و بقیه باشی  

برات آرزوی تندرستی و بهترین خوشی ها رو دارم   

من همیشه بهت احتیاج داشتمو و خواهم داشت  

فدای تو مادر عزیز و مهربونم  

خدا نگهدارت باشه