جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

خداوندا به من توفیقی ده که فقط یک روز 

 بنده مخلص تو باشم که می دانم
حتی ساعتی این چنین بودن 

 بس دشوار است 

خدایا یا مهر آنان را که در دلشان بر من محبتی نیست 

 از دلم بیرون کن  

یا به من صبری ده که کسانی را که دوستم ندارند دوست داشته باشم.

خدایا سینه ام را چنان بگشای که  

درد های تمام عالم را در آن جای دهم. 

 حتی درد محکوم شدن به گناه های ناکرده ام را. 

خدایا به من ذره ای از رحمت بیکرانت را ببخش  

تا بتوانم آنانکه محبتم را تقدیمشان کردم 

 و تحقیر شدم ، آنان که دوستشان داشتم و دشمنم داشتند و آنان که درحقم ظلم کرده اند را ببخشم...

خداوندا دستانم خالی اند و  

دلم غرق در آمال . یا به قدرت بیکرانت 

 دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتی خالی کن.خدایا می دانم که نادانم 

 به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن.
بارالها زبانم در ستایش تو قاصر است 

 به من زبانی عطا کن تا گوشه ای اندک از رحمت بیکرانت را سپاس گویم.

خداوندا راه گم کرده ام ، هدایتم کن 

.خدایا قلبم را از تمام کینه ها پاک کن  

که غیر از تو کسی را بر این کار قادر نیست.خدایا  باورم را به ایمان و ایمانم را به یقین مبدل فرما.

خداوندا به من صبری ده که بر سیلی دشمنان بخندم و با خنجرهای دوستان به رقص آیم.

خدایا به خیر و شر خود آگاه نیستم 

 به علمت و به رحمتت هر آنچه 

 خیر من در آن است بر من فرو فرست 

 و هر آنچه شری برای من در آن است 

 از من دور گردان...

خدایا به من بیاموز چگونه 

 هنگامی که دستانم را بسته اند و 

 زبانم را بریده اند بر ظلمی 

 که با چشمانم می بینم صبر کنم.خدایا به من یقینی ده که جز تو در هستی هیچ چیز نبینم 

خدایا به من دلی ده که جز مهر تو  

در آن هیچ مهری را راه نباشد...

خدایا به من قلبی ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفریده توست.
خدایا به من زبانی ده  

که جز بر حمد تو گویا نگردد.
خدایا هر آنچه دارم از آن توست 

 پس آنچه خیر من است بر زبانم جاری کن تا از تو تمنایش کنم که خود بسیار نادانم.

خدایا خواسته هایم بسیارند 

 ولی هیچ چیز در قبال آنها ندارم. پس تو از مخزن بی انتهای کرمت آنها را به من عطا کن. 

خداوندا با تمام آنچه تو به من عطا کردی می خوانمت

             

                                       پس دعایم را اجابت فرما ... 

  آمین یا رب العالمین 

 

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یاد امام و شهدا دل و میبره کرب و بلا


بعضی شبا وقتی بابام کنج دلش غوغا میشه


یا بعضی وقتا دل شب وقتی که از خواب پا میشه


میره یه گوشه میشینه


 آلبومشو  وا میکنه


خوب میدونم  گم شدشو تو عکسا پیدا میکنه


درد و دل این روزاشو با اونا نجوا میکنه


میگم بابا اینا کین که با لباس خاکین


اما هزار تا کهکشون


سرتاسر هفت آسمون مونده به زیره پرشون

 


می گیه پسر نور دلم باغ گلم همه حاصلم


الهی هیچ مسافری از رفیقاش جا نمونه


توهم  دعا کن که بابات غریب و تنها نمونه


بعد امام و شهدا زیاد تو دنیا نمونه


به کی بگم چچور بگم


بعضیاشون تو بیداری


بعضی هاشون تو رویاها


چهره مولا را دیدند


جلوه ی آقا رو دیدند


یوسف زهرا(س) رو دیدند


یارو دیدند یارو دیدند جلوه ی دلدارو دیدند


 


میگم بابا چرا هروقتی که شما میون کل جبهه ها اسم شلمچه که میاد


چه سریه چه رازیه


باری برافروخته میشید


 مثل یک پروانه ی پرسوخته میشید


هرجای عالم که باشید


 دوباره از دستای بسته می خونید


دوباره از بازوی خسته میخونید


دوباره از پهلو شکسته می خونید


 

میگه پسرم


ای پسرم نمک نزن


بازم به زخم جگرم


سرتاسر جبهه همش نور تجلی ی خدا بود بخدا


آخر دنیا بود به خدا


کرب و بلا بود بخدا


حضرت زهرای بتول(س)  با اینکه با نوکرشیم مادر ما بود بخدا


 شبه حمله هم همه بود


روی لبا زمزمه بود


هی تو دلا واهمه بود


دعوا سر سربند یافاطمه(س)  بود


ذکر لبا وقتی که یا زهرا (س) میشد همه گره هامون وا میشد


میون کل جبهه ها شلمچه بیشتر از همه  گرفته بوی فاطمه(س)

 


این رفیقم که میبینی نفسای آخرشه


این رفیقم که میبینی میون داره هیئتا بود


بی ریا بود


با صفا بود


از اون ابلفضلیا بود


 این رفیقم پور احمده


 تو عاشقا سراومده


 دیگه مثلش نیومده


عاشق باصفایی بود


خیلی امام رضایی بود


این رفیقم که می بینی همیشه بود همسفرم


زیرآتیش بود سپرم


 عزیزتر از برادرم


 نور دو چشمون ترم


وقت وداع آخرش میگفت بگو به  مادرم


همیشه خواستم از خدا که برنگرده پیکرم


حالا هزارتا کاروان شهید آوردن برامون هنوز ازش بی خبرند هنوز ازش بی خبرند


این رفیقم که میبینی مرغ سحر بود بخدا


مرد خطر بود به خدا


اهل نظر بود بخدا


نیمه شب تو سجاده دیده تر بود بخدا


یک شب توی میدون مین دیدم بی سربود بخدا


مرد خطر بود بخدا


 

این رفیقم که میبینی غلام علی روضه خونه نوحه خونه


وقتی دل بابات میگیره شعرای اونو میخونه  شعرای اونو میخونه


آخرش حاجتمو من میگیرم یک روز از عشق تو مولا میمیرم


عاشقی دردیه درمون نداره


دل عاشق سرو سامون نداره

جوانک درست روبرویم نشسته بود.

سیم هدفون را دیدم که از گوشش تا تویکیفش ادامه داشت.

چشمانش را در برابر نور آفتاب بسته و سرش را به میله صندلی تکیه داده بود.

نگاهی به اطراف انداختم.

اولین چیزی که چشمم را گرفت بقچه زرشکی رنگ کهنه ای بود

که روی پله اتوبوس گذاشته شد.

پیرمرد پایش را روی پله اول گذاشت.

میله های دو طرف در را گرفت و خود را بالا کشید.

بعد بقچه را روی کف اتوبوس رها کرد و یک پله دیگر . . .

بقچه را برداشت و با قدی که اول گمان کردم به خاطر بالا آمدن از پله ها

خمیده است لحظاتی ایستاد و اطرافش را نگاه کرد.

کتش که زمانی قهوه ای رنگ بود حالا وصله های بسیار داشت،

کفش هایش لبخند تلخی بر لب داشتند.

دست پینه بسته اش را به میله اتوبوس گرفت.

بقچه زرشکی رنگ کهنه آرام آرام می لرزید.

مرد از جایش بلند شد.

خاکستری موقر موهایش زیر نور آفتاب برق می زد.

آرام بازوی پیرمرد را گرفت و او را روی صندلی نشاند.

جوانک هنوز با چشمان بسته آهنگ گوش می داد. . .

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بازم امشب مثل هرشب تو دلت برام دعا کن

نم نمک سکوت و بشکن زیر لب خدا خدا کن

بازم امشب مثل هر شب پر کن از صدات هوا رو

قرق سکوت و بشکن تازه کن ترانه ها رو

 

واسه عاشقا دعا کن که غریب روزگارن

هفتا آسمونه اما یه ستاره هم ندارن

واسه عاشقت دعا کن که تو کار دل نمونه

تو فقط خدا خدا کن که خدا خودش می دونه

 

تو فقط خدا خدا کن تو فقط خدا خدا کن

بازم امشب مثل هرشب تو برای من دعا کن

تو فقط خدا خدا کن تو فقط خدا خدا کن

بازم امشب مثل هرشب تو دلت برام دعا کن

 

بازم امشب مثل هرشب تو دلت برام دعا کن

نم نمک سکوت و بشکن زیر لب خدا خدا کن

بازم امشب مثل هر شب پر کن از صدات هوا رو

قرق سکوت و بشکن تازه کن ترانه ها رو

 

که خدا خودش می دونه حال و روز عاشقا رو

بین عاشقا میبینه غربت دلای ما رو

اونی که واژه به واژه می شنوه نگفته هاتو

با طلوع هر ترانه بال و پر میده صداتو  

 

تو فقط خدا خدا کن تو فقط خدا خدا کن

بازم امشب مثل هرشب تو برای من دعا کن 

تو فقط خدا خدا کن تو فقط خدا خدا کن

بازم امشب مثل هرشب تو برای من دعا کن

خدایا تقدیر دوستانم را 

 زیبا بنویس  

تا من  

جز لبخند از آنها  

چیز دیگری نبینم