جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

خداجونم هیچوقت بدی کسی رو نخاستم و نفرین نکردم

ولی امیدوارم تقاصشو پس بده  

منتظر اون روزم  

از اون روزی که تلفن همراه آقاسید رو گرفت تا شبش که آقاسید بهش زنگ زد و ماجرا رو  

گفت و اون هم فقط گفت ببخشید  

همین   

یه ببخشید ساده در مقابل یه عمل زشت و اشتباه 

البته از نظر من

تقاص تموم ثانیه هاش و لحظاش  

امیدوارم که چنین بلایی سر خودش بیاد 

نمیتونم فراموش کنم  

برام خیلی سخت و بد گذشت خیلی داغون شدم  

این وسط به خاطر اینکه آقاسید درک نکرد  

و ماجرا رو خیلی ساده گرفت داغونتر شدم

دردهام بعضی وقتا قلقلکم میدن منم به خنده میافتم   

نمیدونم از دردش گریه کنم یا از قلقلکش خنده  

خنده مجبوری 

چقده نقش بازی کردن سخته

دلتنگ کسی ام که دله تنگ نداره

پر از حرفای تکراری ام  

دلم یه گوش شنوا میخاد  

ای کاش میشد تا دلها هم زبون داشتن  

تا حداقل اگه حرفی هم زده میشد راحتتر درک میشد  

چاره ای نیس  

ای کاش زندگی هم یه دنده عقب داشت  

نه یه دله تنگ پیدا میشه 

نه گوشی برای شنیدن  

نه زبونی برای دل پیدا میشه 

و نه دنده عقب برای یه زندگی 

چاره ای هم برای بیچاره ای نیس

میخام به تلافی سالهای با تو بودن  

به خودم نزدیکتر شوم صمیمیتر شوم  

باهاش حرف بزنم از اندازه دلتنگیهاش از وسعت تنهاییاش 

کمی امیدوارش کنم به این زندگی  

زندگی غریبانه 

آه خدایا تو این هوای بارونی و ابری دل من خیلی گرفته  

تو کجایی الان خداجونم 

حرفامو بشنو  چیزی بگو  

تو هم منو مقصر میدونی تو هم میگی من آدم ناشکری هستم  

باشه قبول همه اینا هستم ولی نمیخای علتهاشو ببینی 

خدایا کجایییییییییییی 

یه کمی هم بیا پیش من  

مهمون نواز خوبی نیستم ولی قول میدم  

که تنهات نذارم و دلتا نشکنم    

حالمان بد نیست غم کم میخوریم

حالمان بد نیست غم کم میخوریم

کم که نه هر روز کم کم میخوریم

آب میخواهم سرابم میدهد

عشق میورزم عذابم میدهد

من نمیدانم کجا رفتم به خواب

از چه بیدارم نکردی آفتاب؟

خنجری بر قلب بیمارم زدند

بی گناهی بودم و دارم زدند

بعد از این با بی کسی خو میکنم

هر چه در دل داشتم رو میکنم

درد می بارد چو بدتر میکنم

طالعم شوم است باور میکنم

خنجری نامرد بر قلبم نشست

از غم نامردمی پشتم شکست

نیستم از مردم خنجر به دست

بت پرستم بت پرستم بت پرست

عشق اگر این است مرتد میشوم

خوب اگر این است من بد میشوم

قفل غم بر قلب سلولم مزن

من خودم خوش باورم گولم مزن

من نمیگویم که خاموشم مکن

من نمیگویم فراموشم مکن

من نمیگویم که با من یار باش

من نمیگویم مرا غم خوار باش

من نمیگویم دگر گفتن بس است

گفتن اما هیچ نشنیدن بس است

روزگارت باد شیرین شاد باش

دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

وای رسم شهرتان بیداد بود

شهرتان از خون ما آباد بود

از درو دیوارتان خون میچکید

خون من فرهاد و مجنون میچکید

خسته ام از قصه های شومتان

خسته از همدردی مصنوعیتان

عشق از من دور و پایم لنگ بود

قیمتش بسیار و دستم تنگ بود

کوه کندن گر نباشد پیشه ام

بوئی از فرهاد دارد تیشه ام

گر نرفتم هر دو پایم خسته بود

تیشه گر افتاد دستم بسته بود

هیچ کس دست ما را باز کرد؟نه

فکر دست تنگ ما را کرد؟نه

هیچ کس اندوه ما را دید؟نه

هیچ کس از حال ما پرسید؟نه

هیچ کس چشمی برایم تر نکرد

هیچ کس یک روز با من سر نکرد

هیچ کس اشکی برای من نریخت

هر که با ما بود از ما میگریخت

چند روزی است حال من دیدنیس

حال من از این و آن پرسیدنی است

گاه بر روی زمین ذل میزنم

گاه بر حافظ تفعل میزنم

حافظ دیوان حالم را گرفت

یک غزل آمد که حالم را گرفت:

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه میپنداشتیم

در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیده ام

از حکم بر تا حکم ران، حیوان به حیوان دیده ام

در مکر او در فکر این، در شکر او در ذکر این

از حاجیان تا ناجیان ، شیطان به شیطان دیده ام

دیدی اگر بی خانمان، از هر تباری صد جوان

من پیرهای ناتوان ، دربان به دربان دیده ام

ای روزگار دل شکن ،هر دم مرا سنگی مزن

من سنگها در لقمه نان، دندان به دندان دیده ام

آن کس که شد خصم ستم، نوبت بر او چون زد رقم

تیغ زبانش خون چکان، فرمان به فرمان دیده ام

از خود رجز خوانی مکن، تصویر گردانی مکن

من گردن گردنکشان، رسمان به رسمان دیده ام

در مروه گر جوئی صفا، از کاروان ها شو جدا

من مستی این اشتران، کوهان به کوهان دیده ام

چون از تو برگردد زمان، وای از نگاه دوستان

من صیقل این ناصحان، سوهان به سوهان دیده ام

شرح ستم بس خوانده ام، آتش به آتش مانده ام

من اشک چشم کودکان، دامن به دامان دیده ام

از این کله تا آن کله، فرقی ندارد شیخ و شه

من پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیده ام

ماتم چه گویم زین وطن، کز برگ برگ این چمن

من خون چشم شاعران، دیوان به دیوان دیده ام

چکش به فرق من مزن، ای صبر پولادین من

من ضربت پتک زمان سندان به سندان دیده ام

تکفیر کن تکبیر گو، تزویر کن تزویر جو

من امر و نهی این و آن بهتان به بهتان دیده ام 

(دکلمه داریوش از معینی کرمانشاهی)

سلام آجی محدثه  

میدونم میای و وبلاگمو میخونی 

دیشب خیلی شیطونی کردی بذار نوبت من هم میشه خانمی   

دلم برات خیلی تنگ شده حالا مگه باور میکنی 

تو از بین دوستام و آشنایام تنها کسی هستی که  

آدرس وبلاگو بهت دادم   

 دیشب هم دلیلشو گفتم 

وبلاگم چیز تحفه ای نیس ولی  

خب بعضی وقتا برای خالی شدن از هرچی  

احساس بد استرس و بغضه خوب بوده برام  

همین جوری هرچی خواستم پشت سر هم میکنم  

و مینویسم کی به کیه

راستی خونه جدید هم مبارک باشه 

دوست داری برا خونه جدیدت چی بخرم که انشالله 

اگه یه روزی مزاحمت شدیم  

یا شما اومدین خونمون 

بهت کادو بدم 

ببین قرار نیست تعارف کنی ها  

از تعارف خوشم نمیاد  

ولی یه چیزی بگو که من بتونم بخرم و شرمندت نشم  

عزیزممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

انشالا یه نی نی دیگه هم تو این خونه جدیده بیاری 

قدمش پر از خیر و برکت باشه  

شیرینی رو هم که انشالا فراموش نمیکنی 

راحت شدی از دست اون خونه به خصوص 

 اون میمون خانمه ها  

من احساس و استرسی که داشتی رو میفهمیدم و  

درک میکردم 

خیلی دوست دارم هرچه زودتر ببینمت 

ولی توصیه و تجربه هات خوب بودن جالب بودن  

دفعه دیگه چی میخای بهم آموزش بدی  

فداتشم محدثه جونممممممممممم 

سلام  آقاسید گلم  

عیدت مبارک باشه عزیزدلم    

دوست داشتم شب عیدی به بهونه عید  

 یه هدیه ناقابل برات بگیرم  

دیگه شرمنده بیرون نرفتم  

 خیلی دوستت دارم  و خیلی برام عزیزی 

بعضی وقتا ناراحتت میکنم  

امیدوارم به بزرگی خودت منو ببخشی 

این آهنگو به خاطر تو گذاشتم برا وبلاگم  

یادته ۵ سال پیش 

یه سی دی بهم دادی از حمیدعسگری بود  

تقریبا چند روز به خوستگاری بود  

گفتی که خیلی آهنگ آخریشو دوست داری و باهاش گریه کردی  

حالا من باهاش گریه میکنم  

چه زود گذشت    

....  

وای کــه چقد تـــورو دوست دارمو  

میمیرم واسه تو تا همیشه تو قلبمی

می میرم واســه چشمــــای قشنگت

بگـو بگـو بگـو بگـو دوستــم داری

دیگــه نگــو نمیای کـــــه می میرم

وقتی کـــه نیستی بهونـــه می گیرم

بــازی نکن بــا دلـم کــــه می میره

بیــا کـــه دلــم پیش قلب تــــو گیره

نکنه کـه دیوونه شی بـه عشق من شک کنی

نکنــه بی وفــا بشی بخـوای منــو ترک کنی

نکنه کـه میخوای بری بازم میخوای بد بشی

شاید واست عادی شدم میخوای ازم رد بشی

تـورو خدا وقتی میام نگو دیگـه دیره

نگو که دلت یـه جای دیگه یی اسیره

نگو نمیشناسی تو دیگه رنگ صدامو

نگــو نمیفهمی دیگــه معنی حرفــامو

امشب شب عیده  

امیدوارم امشب بهترین  عیدی ها 

 رو بگیرید 

برای ما هم دعا کنید   

تا به واسطه دعای شما ما هم به 

 جایی برسیم 

چه خوبه تو شبهای عید تو لحظات شادی  

بیشتر یاد خدا باشیم  

که قسمتون کرده تو این شبهای عزیز  

باشیم و شادی کنیم  

با دعا کردن در حق همدیگه در شادی 

 هم شریک باشیم

پیامکهایی که در پست قبلی هستش  از چندتا  

سایت جمع آوری کردم   

شاید تکراری هم توش باشه یا غلط املایی خلاصه  

به بزرگی خودتون ببخشید  

باز التماس دعا

انتظار آمد به سر اى بیقراران تهنیت
شد خزان سر، آمده فصل بهاران تهنیت
جلوه گر گردیده حق اى حق شعاران تهنیت
ساقى از ره مى‏رسد جمع خماران تهنیت
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد 


 امشب سخن از جان جهان باید گفت
توصیف رسول انس و جان باید گفت
در شام ولادت دو قطب عالم
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
میلاد نبی اعظم(ص) و امام صادق(ع) مبارک باد 



تا بودن ما نام محمد به لب ماست
روزی که نبودیم به احمد گرویدیم
آب و گل ما را که سرشتند ز آغاز
آغوش گشودیم وصالش طلبیدیم
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد 


 
به هفدهم ربیع دو ماه تابان
ز تارک سپهر دین و ایمان
براى دادن پیام جانان
دمیده با سراج لطف یزدان
میلاد نبی اعظم(ص) و امام صادق(ع) مبارک باد  

  

مهر آل فاطمه در خون ماست
از نخست خلقت این قانون ماست
شیعه از آغاز خلقت حیدری‌ست
شیعه تا صبح قیامت جعفری‌ست
ولادت امام صادق(ع) مبارک باد 


بیـت ولایـت آمـده گلشن
امام باقـر چشم تـو روشن
روی سینه قرص قمرت مبارک
دیـدن جمـال پسـرت مبارک
ولادت امام صادق(ع) مبارک باد 
 



 بوی خصال محمد آمد
صادق آل محمد آمد
صلـوات خـدا بـه مـه جمالش
به مه جمالش به رسول و آلش
ولادت امام صادق(ع) مبارک باد 
  


در جلوه جمـال خالق آمد
بـر خلـق کتاب ناطق آمد
در عید ولادت محمد
میـلاد امــام صادق آمد
ولادت امام صادق(ع) مبارک باد    

  

نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (ع) تهنیت باد   
  
دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
میلاد نبی اکرم مبارک.  
 
ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با کمال محمد
میلاد نور مبارک  
حق چو دید آن نور مطلق در حضور/ آفرید از نور او صد بحر نور
آفرینش را جز او مقصود نیست/ پاک دامن تر ز او موجود نیست
میلاد نبی اکرم گرامی باد 
 
بلغ العلی بکماله
کشف الدجی بجماله
حسنت جمیع خصاله
صلوات علیه و آله 

با محمد برتر از آنی که اندر وصف آیی
تالی قرانیِ و هموزن آن ثِقل ثقیلی
میلاد نبی اکرم گرامی باد
  
ای رسول الله تو در خلوت وحدت خلیلی
بعد ذات واحد مطلق به هستی بی‌بدیلی
بر گزینِ دست یزدان از میان نخبگانی
پیش هر صاحب نظر در صورت و معنا جمیلی
منبع اندیشة رود خروشان حیاتی
شهر علمی، کوه حلمی، قُلزم عقل عقیلی

 
صادق که اساس دین از او شد معمور / بودند ملایک پی امرش مامور
میلاد ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و نبی اکرم نور هدایت مبارک باد 
 
ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدانمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق و نبی اکرم مبارک 
 
 
هفده ربیع الاول، سالروز طلوع خورشید پرفروغ آسمان علم الهى و برگیرنده نقاب از چهره حقایق،
امام جعفر صادق علیه السلام بر همه مسلمانان عالم مبارک باد 
 
 
ای چراغ دانشت گیتی فروز
تا قیامت پیشتاز علم روز
آفرینش را کتاب ناطقی
اهل بینش را امام صادقی
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک
  
از مکه فروغ ایزدی پیدا شد
سر چشمه سرمدی پیدا شد
در هفدهم ربیع از دخت وهب
نو دسته گل محمدی پیدا شد

 
به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر
پسر چه گویم که به خلق، خدا عطا کرده پدر
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد
 
 
ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد
شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد
جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد
 
 
دلا میلاد ختم المرسلین است
فروغ آسمانی در زمین است
محمد (ص) مهر ظلمتْ سوز آمد
شب یلدای ما را روز آمد

 
بهار بی خزان، روی محمد
بهشت جاودان، کوی محمد
معطر ساخت گلزار جهان را
شمیم تار گیسوی محمد

 
میلاد جامع علم و عمل و عبادت ،
پرچم دار شاهراه ولایت علوى،
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گرامى باد 
 
 
صدای بال و پر جبرئیل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد
 
 
ای چراغ دانشت گیتی فروز
تا قیامت پیشتاز علم روز
آفرینش را کتاب ناطقی 
اهل بینش را امامِ صادقی
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک

 
میلاد نبی اکرم بهانه خلقت
و قرآن ناطق،امام صادق (ع) بر شما تبریک و تهنیت باد 
 
ز یمن مقدم رسول خاتم
معطر آمده محیط عالم
مولد صادق آل محمد
مقارن گشت با میلاد احمد
میلاد نبی اعظم(ص) و امام صادق(ع) مبارک باد

 
از مکه فروغ ایزدی پیدا شد / سرچشمه سرمدی پیدا شد
در هفدهم ربیع از دخت وهب / نو دسته گل محمدی پیدا شد
میلاد رئیس مکتب، محمد مصطفی(ص)
و رئیس مذهب، صادق آل عبا مبارک باد

 
دو نهال بارور در باغ دین روئیده شد
یاسهاى آسمانى در زمین روئیده شد
نخل حق در سرزمین مشرکین روئیده شد
لاله در باغ دل اهل یقین روئیده شد
ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام صادق (ع) بر شما مبارک

 
ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد / شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد / جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد
عید شما مبارک

 
عید زیباى برائت از عدو دارد ربیع
عید میلاد دو دلدار نکو دارد ربیع
موسم سرمستى دلهاى شیدا آمده
مصطفى با حضرت صادق به دنیا آمده
عید شما مبارک
به هفدهم ربیع دو ماه تابان
ز تارک سپهر دین و ایمان
براى دادن پیام جانان
دمیده با سراج لطف یزدان

 
امشب سخن از جان جهان باید گفت
توصیف رسول انس و جان باید گفت
در شام ولادت دو قطب عالم
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
میلاد نبی اکرم (ص) و امام صادق(ع) مبارک
 
 
بر جمال این دو یاس بى قرینه بنگرید
گاه سوى مکه گه سوى مدینه بنگرید
محور اسلام و قرآن در ثبات از این دو مَه
مکتب توحید باشد در حیات از این دو مه
روشن آفاق تمام کائنات از این دو مه
منجلى اوصاف بى پایان ذات از این دو مه
میلاد نبی اکرم (ص) و امام صادق(ع) مبارک
 
 
 آسمان عاشقى شد پر ستاره زین دو گل
عشقبازى با تداوم شد هماره زین دو گل
بر دل عشاق صادق شد اشاره زین دو گل
دیده دل شد گشوده بر نظاره زین دو گل 
 
 
ولادت ختم رسولان آمد
محمد آن حبیب جانان آمد
به جسم پیروان او جان آمد
بر حرمتش جهان گلستان آمد
میلاد رسول اکرم بر شما مبارک باد

 
مژده که میلاد شه خاتم است
عید سعید نبى اکرم است
مژده که مسرورى عالم رسید
خرمى عالم و آدم رسید
ولادت مضرت محمد (ص) بر شما مبارک
 
 
به صبح هفده شهر ربیع از مطلع عزّت
عیان شد طالع مسعود و ختم مرسلین آمد
چو خورشید جلال احمدى تابید در عالم
ز ایزد بر جمال او هزاران آفرین آمد
عید ولادت بر شما مبارک
  
 
طلوع صبح سفید شما مبارک باد
محمد آمده عید شما مبارک باد
محمدی که دو عالم گواه عصمت اوست
همه سفارش او در کتاب و عترت اوست

 

به دنبال خدا نگرد
خدا در بیابان های خالی از انسان نیست
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست
به دنبالش نگرد
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست
خدا در قلبی است که برای تو می تپد
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد
خدا آنجاست
در جمع عزیزترینهایت
خدا در دستی است که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
در لبخندی است که به لب می نشانی
خدا در بتکده و مسجد نیست
گشتنت زمان را هدر می دهد
خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آنجا نیست
او جایی است که همه شادند
و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست
زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد
زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم
فقط یک چیزهایی اهمیت دارند
چیزهایی که وقت کوچ ما، از خانه بدن، با ما همراه باشند
همچون معرفت بر الله و به خود آیی
دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم
و با بی پروایی از آن درگذریم
دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم
سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند است
و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند
کسانی که از دنیا روی برمی گردانند
نگاهی تیره و یأس آلود دارند
آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند
خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید:
آیا "زندگی" را "زندگی کرده ای"؟

سیدجونم دیشب که از کار برگشتی و 

 سر درد داشتی  

سر دردی که حتی از توی چشمات  

هم معلوم بود  

دیگه نتونستم تحمل کنم خیلی  

دلم گرفت  

صدای شکستن دلمو شنیدم 

خیلی غصم شد و اشکام  بی اختیار 

 می اومدند پایین 

نخاستم گریه کنم ولی  ...

امیدوارم که در همه سختی ها و  

مشکلات زندگی خدای عزیزمون پشت و پناهت باشه   

و هیچوقت تنهات نذاره  

خدا بهت سلامتی و تندرستی بده  

 خدا به کارت به درآمدی که داری برکت بده  

الهی من فدات شم  

فدای همه خستگی هات  

فدای اون دستهای زحمتکشه پینه بستت 

بهت افتخار میکنم   

خیلی دوستت دارم

خداقوت عزیزدلم

وجودت آرامشبخش دل بیقرار 

و زندگی منه  

من خیلی شرمندتم 

امیدوارم منو ببخشی

تو اونور دنیا باشی
پشت ابرا باشی
دوسِت دارم
من آرزومه
دلت با من بمونه
هی بگی بمون تو عشق مهربون من
کی جز من هواتو داره
هوای گریه داره وقتی دوری تو
کی مثل من برات میمیره
همش دلش میگیره 

وقتی دوری تو
اما تو نموندی کاش می فهمیدم 

از اول عشق تو برای من نبود
واسه تو هرکاری کردم اما چاره چی دلت با من نبود
آروم آروم دوباره دل هوای گریه داره بعد رفتنت
دلتنگتم دوباره جونمو
میگیره عطر پیرهنت

خانواده امیرعلی 3 ساله اهل رشت و در آستانه مرگ، چشم به دست‌های خیرانی دوخته‌اند که در آستانه اربعین حسینی (ع) فرزندشان را نجات دهند.

به گزارش فارس، محمد بیانگردی پدر امیرعلی سه ساله با بغضی در گلو و پوشه‌ای پر از پرونده بیماری فرزندش به فارس مراجعه کرد و برای نجات فرزندش تقاضای کمک از خیران داشت.
وی گفت: فرزند 3 ساله‌ام امیرعلی از سال 88 و 4 ماهگی به بیماری نقص ایمنی CGD مبتلا شده و در این مدت با صرف هزینه چند میلیون تومان تلاش خود را برای نجات جان او به کار گرفتم.
پدر امیرعلی ادامه داد: از سه سال پیش امیر علی برای درمان در بیمارستان‌های 17 شهریور، آریا و رسول اکرم (ص) رشت و مسیح دانشوری بستری شده و اکنون در مرکز طبی تهران بخش ایمونولوژی، طبقه سوم، اتاق ایزوله یک بستری است.
وی به مراجعات مکررش به مراکز دولتی اشاره کرد و افزود: مراجعاتی که در بیشتر مواقع نتیجه‌ای جز نوشتن توصیه‌نامه‌ به بیمارستان برای کاهش چند درصدی هزینه درمان نداشته است در حالی که با توجه به وضعیت بیمار و خانواده‌ام بیمارستان هزینه‌ای دریافت نمی‌کرد.
به گفته بیانگردی، در این مدت چند نهاد دولتی به همراه چند خیر و دو چهره ورزشی به وی کرده‌ بودند تا بتواند بخشی از هزینه چند میلیون تومانی سه سال گذشته درمانی را مدیریت کند.
پدر امیرعلی در تشریح بیماری فرزند سه ساله‌ای اذعان کرد: اکنون طرف چپ بدن کودک معصومم فلج شده و به دلیل تومور مغزی قدرت تکلمش هر روز بیشتر از قبل در حال از بین رفتن است.
وی افزود: پروفسور آقامحمدی پزشک معالج فرزندم از سه ماه پیش نجات امیر علی را در گرو پیوند مغز و استخوان اعلام کرده که با توجه به هزینه‌های پیش از پیوند مانند تامین اتاق ایزوله، داروهای گرانقیمت و نایاب و... حدود 70 میلیون تومان هزینه دارد.
این پدر درمانده گفت: به خاطر پیگیری‌های وضعیت فرزندم شغلم را از دست دادم و به همراه همسرم مقابل بیمارستان در چادر زندگی می‌کنیم و قادر به تامین این مبلغ نیستم.
وی درخواست داشت با انتشار متن استمدادش در رسانه‌ها، نیک‌اندیشان و خیران بار دیگر دستش را بگیرند و موجب نجات کودکش از این همه رنج و درد شوند.
خیران برای کمک به این کودک می‌توانند به دفتر خبرگزاری فارس در استان گیلان با شماره تلفن 0131 ـ 5544022 و 23 تماس بگیرند.  
 
  

"من شما رو نمی شناسم، اما اگه مثل ما فارسی حرف می زنین، پس معنی این غیرتو می فهمین؛ این غیرت داره خشک می شه، شاهرگ این غیرت... کمک کنید نذاریم این اتفاق بیفته… من برای صبرتون یه یا علی می خوام، همین!_دیالوگ ماندگار از آژانس شیشه‌ای"

این ایام به نام امام حسن علیه السلام است. امام حسن با صفت کریم شناخته می‌شوند. کریم یعنی فردی که بدون ابراز نیاز مردم به آنان کمک و محبت می‌کند. در این گزارش هم مانند دیگر گزارش‌ها به امام مظلوممان توسل می‌کنیم.
پدر شهرستانی این روزها شرمنده زن و فرزندنش است. دختر بچه‌معصومش هر روز بیش از پیش در برابر پدر کم‌بیناتر می‌شود تا اینکه... . باید چشمان دختر معصوم عمل شود وگرنه کاملا نابینا می‌شوند. پدر اما این روزها به هر دری می‌زند تا چشمان معصوم دختر کوچکش را از دست ندهد. حال و روز مادر خانواده دیگر به کنار. 4 میلیون تومان برای عمل دختر معصوم نیاز است. می‌گویند امام حسن بسیار با کودکان مهربان بوده است. انشالله که در این گزارش شرمنده ایشان نشویم.
ما وسیله‌ایم برای نریختن آبرویی؛

برای دراز نشدن دستی؛

بعد معنوی این کمک‌ها تقدیم می‌شود به مظلوم عالم حضرت زهرا(سلام الله علیها)

شماره کارت: 6037991138284454

شماره حساب: 0309669309007

شماره شبا: IR590170000000309669309007

به نام علی عسگری نزد بانک ملی
*در صورت عبور کمک‌ها از میزان درخواستی، مابقی صرف دیگر گزارش‌ها خواهد شد.

*تاکید می‌شود که"مقیت" نقش واسطه را بازی می‌کند بنابراین اگر خیرین خواهان کمک مستقیم و بدون واسطه به نیازمندان می‌باشند شماره تلفن ثابت خود را در قسمت نظرات قرار داده تا با آن‌ها تماس گرفته شود.
منبع: moghit.ir 

  
 
 

هوالمقیت

"من شما رو نمی شناسم، اما اگه مثل ما فارسی حرف می زنین، پس معنی این غیرتو می فهمین؛ این غیرت داره خشک می شه، شاهرگ این غیرت... کمک کنید نذاریم این اتفاق بیفته… من برای صبرتون یه یا علی می خوام، همین!_دیالوگ ماندگار از آژانس شیشه‌ای"

دختری می‌خواهد به خانه بخت برود. این دختر یتیم است و پدر ندارد. چندی سالی هست که عقد کرده یکدیگر هستند. زندگی در یکی از شهرهای جنوبی کشور و رسومات خاص آنان باعث شده تا طولانی شدن مدت عقدشان... . حالا نداشتن پدر موجب شده تا همسایه‌ها دست به کار شوند و اقلام دست دوم خود را راهی خانه عروس کنند، اقلامی که در ظرف و ظروف خلاصه شده است.

اگر پدر این دختر سال‌هاست که فوت کرده و از دنیا رفته اما غیرت ایرانی هنوز زنده است. برای جهیزیه این دختر آستین‌ها را بالا بزنیم. 3 میلیون تومان لازم است تا این عروسی با جهیزیه عروس خانم آغاز شود.

ما وسیله‌ایم برای نریختن آبرویی؛

برای دراز نشدن دستی؛

بعد معنوی این کمک‌ها تقدیم می‌شود به مظلوم عالم حضرت زهرا(سلام الله علیها)

شماره کارت: 6037991138284454

شماره حساب: 0309669309007

شماره شبا: IR590170000000309669309007

به نام علی عسگری نزد بانک ملی

*در صورت عبور کمک‌ها از میزان درخواستی، مابقی صرف دیگر گزارش‌ها خواهد شد.

*تاکید می‌شود که"مقیت" نقش واسطه را بازی می‌کند بنابراین اگر خیرین خواهان کمک مستقیم و بدون واسطه به نیازمندان می‌باشند شماره تلفن ثابت خود را در قسمت نظرات قرار داده تا با آن‌ها تماس گرفته شود.

یاعلی
منبع: moghit.ir  

http://moghit.ir/1391/08/20 

 

 

میتونید رو آدرسا کلیک کنید و به صحت مطلب پی ببرید 

حتی کمک ناچیز من و تو هم میتونه تاثیر زیادی داشته باشه   

پس دریغ نکن 

تو یه جایی برای رضایت خدا کاری رو انجام میدی و پولی رو پرداخت میکنی 

و خدا یه جای دیگه که تو خبر نداری چند برابر این مبلغ و یا یه جور دیگه به تو کمک میکنه  

یا علی

خدایا میدونم بنده خیلی گناهکار  و روسیاهم  

خب چیکار کنم تو بگو  

تو راه درست صراط مستقیمو نشونم بده و کمکم کن  

نمیدونم باید چیکار کنم  

به خدا نمیدونم  

حتی نمیتونم حدس بزنم که جزو کدوم دسته از بنده هات هستم

با این وجود نمیخام از چشمت بیافتم   

نمیخام که بی خیالم بشی  

بهت نیاز دارم  

خدایا فقط گوشه چشمی  

اِلـــهـی و ربّـی مـَـن لـی غیــرُک 

پر نیازم  

و منتظر تکه ای کوچیک از لطف بی دریغ تو

خدایا  

تو که فقط یکی هستی یگانه ای بهترینی  

ولی تنهایی و بیکسی رو برای بدترین بنده هات هم نخواه 

تو شرایطی هستم که خیلی کلافه ام  

غیر تو کسی رو ندارم بهش بگم  

غیر اینجا هم جایی رو ندارم بنویسم 

خدا فقط میخام بدونم 

و بهم ثابت بشه مثل قبل دوسم داره  

بهم علاقه داره  

دیگه برام سخت شده که بهش بفهمونم  

و ثابت کنم که دوسش دارم و بهش وابسته ام  

تو بهش ثابت کن خدایا  

تشکر فراوون 

ممنون خداجونم

حرفای ناگفته بسیاری دارم با تو  

منتظر فرصتم  

یه فرصت هرچند کوچیک ولی فقط برای من  

نمیدونم چرا با هر قدم من تو مثل یه قاصدک از من دور میشوی 

کجاها را باید بگردم  

تا تو را پیدا کنم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دیشب شب بدی بود  

شب سخت و دلشکننده ای رو پشت سر گذاشتم  

بدجور دلمو شکست  

با حرفاش با کاراش

سه ساعت فقط اشک ریختمو فکر کردم   

که چیکار کردم کجا اشتباه کردم

آخرشم فراموش میکنم و میبخشم  

چون واقعا دوسش دارم  

ای کاش می فهمید

امام رضا هنوز به سال نرسیده که اومدم پابوست  

ولی دوباره دلم هواتو کرده  

دوست دارم دوباره بیام  پیشت ای کاش میطلبیدی 

درسته که من آدم بد و گناهکاری ام  

خودم هم قبول دارم  خب چیکار کنم دست خودم نبوده  

مگه انسانی پیدا میشه که خطا نکرده باشه و آلوده به گناه نباشه  

خب من هم یه ادمم بهم نمیخوره باشم

خودت کمکم کن اقاجون  

تو را خدا کمکم کن  

قربونت برم