جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم ...
شاید از این تنهایی خلاص شدم ...
همین ...

سلام مهدی جان  

میخام بهت بگم حرف دلمو شما هم به خدا بگی شاید حرف شما رو باور کنه  

از این دنیا خیلی خستم 

آدماش هرکدومشون یه جور دل میشکنن  

به خدا بگو آخه ... 

دله سنگ و آهن که نیس این بی صاحاب 

هی وای...

آقای من

دلم عجیب هوای جمکرانت کرده است

چه خوش هوایی است هوای بارانی جمکران

کاش امسال حداقل یک شب بارانی در جمکرانت باشیم

یا مهدی فرقی نمی کند آسمان بارانی باشد یا چشم های من

فقط بارانی باشد...

میدان عمل خالیست،او در پی  سرباز است،چون ما همه سرباریم،سردار نمی آید

دانشگاه انتظار بعد از هزاروسیصد سال همچنان دانشجو میپذیرد

توجه:متاسفانه این دانشگاه هنوز 313فارغ التحصیل هم نداشته است

این دانشگاه درتمام شبانه روز از شما آزمون به عمل می آورد!

مدارک لازم جهت ثبت نام: 

1نماز اول وقت 

2. ولایت مداری

3.تقوا 

4.برگه تسویه حساب حق الناس 

5.قلبی آکنده از یاد خدا

6.  دائم الوضو بودن 

به امید عدم مشروطی در این دانشگاه 

التماس دعای فرج

قرار من با خـــدا این شد که...

من چشمامو ببندم...دستمو بذارم توی دستــــ خدا و باهاش برم جلو...

خدایــــا...قول بده توی مسیـــر دستمو ول نکنی...

قول بده مواظبــــ سنگای جلوی پام باشی...

قول بده مواظبــــ آخرش باشی...

من...تا جایی چشمامو باز نگه داشتم که می دونستم چی خوبه و چی بــــد...

ولی از این به بعدش با تــــو...

من اسمشو میذارم دوستـــی و تکیـــه به تـــو...

و تــــو اسمش رو بذار توکل...

می دونم از توکل به هرکس پشیمـــون میشـــم 

ولی از توکل کردن به تــــو هیچ وقتـــــ پشیمـــون نمی شـــم...

مواظبمــــون باش و هوامون رو داشتــــه باش...!!!

 فقر اینه که کلید حل مشکلاتمون رو  توی مذاکرات ۱+۵ ببینیم  اما ۱+۵ اصلی رو که همون ۵تن آل عبا+ حضرت مهدی (عج) هست رو به کلی فراموش کرده باشیم!!!!

 

فقر اینه که بازم بعد از تحریم مجددمون بعد از توافق ژنو بازم به ارتباط با آمریکا خوش بین باشیم!!!! 

 

فقر اینه که بعضی ها اینقدر اعتدال اعتدال بکنند که  دیگه رنگ و بویی از عدالت نمونه!!!!! 
 

فقر اینه که افراد فقیر زیادی تو جامعه باشن و تو هر شب کلی اصراف کنی و پسمونده های غذاتو بریزی بیرون 

 

فقراینه که ۲ تا النگوی طلا  توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت !!!!!!
فقر اینه که رژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه !!!!!! 

 

فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و هنوز یک بار تفسیر قرآن رو نخونده باشی!!!!!!!

فقر اینه که فاصله لباس خریدن‌هات از فاصله مسواک خریدن‌هات کمتر باشه !!!!!!


فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی !!!!!! 

 

 فقر اینه که صبح ساعت پنج،بیدار شی بری جلو آینه که آماده شی بری بیرون ولی هنوز نماز تو نخونده باشی !!!!

فقر اینه که یک غزل از شمس یا مولانا حفظ نباشی اما آهنگهای نصف خواننده ها رو حفظ باشی!!!!!

فقر اینه که تو اوج تمدن و فرهنگ و دین باشی ولی جایگاه خودتو ندونی و حسرت یک  شب پاریس و لاس وگاس رو داشته باشی !!!!!!!!

فقر اینه که با محجبه ها بی احترام باشی ولی با یه خانم ژیگول خیلی مودبانه برخورد کنی !
 
فقر اینه که بچه های ما اسپایدر من و بنتن و اسمورفها رو بشناسن و عکس اونارو رو لباساشون داشته باشن ولی از همت و بابایی و زین الدین و چمران و صیاد شیرازی هیچ خبری نداشته باشن !!!!!!
 

فقر اینه که شاه بیت خلقت. منتظر آدم شدنمون باشه و ما خودمون رو منتظر ظهورش بدونیم و مرتب بگیم اللهم عجل لولیک الفرج،بعدش شمار گناهامون هر روز دل نازنین شو برنجونه !!!!!!!!!!!!!  

 

سلام آقای خونه 

سیلام سید گلم 

این چندروزه خیلی سرفه کردی البته از کم شروع شد تا زیادش  

اولش گفتی چیزی نیست تموم میشه ولی بعدشم که بیشتر شد 

انتظار داشتم که خودت اهمیت بدی و یه دکتر بری   

نه اینکه پشت سر هم سرفه کنی و خودتو عذاب بدی و منو نگران   

من که هرچی اصرار التماس کردم توجهی نکردی

تو این چند روزه با هر سرفه ای که میکردی دل منو لرزوندی 

امیدوارم که زودی خوب بشی بهتر بشی و از شر این سرفه ها خلاص شی 

به خدا خیلی نگرانتم


به من تکــــیه کن مرد


من زنم


من گاهی میتوانم تمامِ حسی را


که از دوست داشــــتنت دارم


دستی مهربان شوم


تا چهـــــرۀ غمگینت را عاشقانه نـــوازش کنم


من گاهی عاشقانه ای صمیمی


خنده ای گرم


ظرافتی بی پروا و


وسوسه ای شیرین میشوم


تا گرد و غبار نا امیدیِ این روزگارِ سیاه را


از ذهنِ خسته ات پاک کنم


آرامشی ماندنی در وجودت


خنده ای محو روی لبانت


به من تکیه کن "مـــــــــــرد"ِ مــــــــــن


من نمیفهمم چرا هیچکس نمی نویسد از


مردها


از چشم ها و شانه ها و دستهایشان



از آغوششان از عطر تنشان


از صدایشان


از دلگرمی هایشان


پررو میشوند ؟


خب بشوند


مگر خود ما با هر دوستت دارمی


به آسمان نرفته ایم ؟


مگر ما به اتکاء همین دستها


همین نگاه ها همین آغوشها


در بزنگاه های زندگی سر پا نمانده ایم ؟


من بلد نیستم در سایه دوستت داشته باشم


من میخواهم

خواستنم گوش فلک را کر کند

من میخواهم


همه بدانند مرد من بی همتاست


من میخواهم


مردم بداند دوستش دارم ... !

سلام خدای مهربونی ها  

سلام خدای بخشندگی ها  

سلام خدای غفار الذنوب 

هزار سلام ای الله ستارالعیوب 

این دیگه تقلب نیست کپی نیست  

امشب دلم گرفته بود گفتم تا همسری بیاد یه حرفایی رو بهت بزنم 

حرف حقیقت اعتراف نمیدونم 

ممنونم ازت پدر و مادری بهم دادی که سرشار از خوبی و محبتند  

پدرومادری که توی سختی ها توی گمراهی ها توی گرفتاری ها هرگز تنهام نذاشتن   

کمکم کردن پشتم بودن و بهم امید دادن

دستان سرد منو با دستان گرم خودشون نوازش کردند

قلب اشوب منو با احساسات و حرفای دلگرمشون آروم کردن  

هزار کلمه و جمله نمیتونه بیانگر معرفی وجودشون باشه 

ممنونم ازت بابت همسری با صبر زیاد و اراده محکم  

همچین مرد و آقایی دارم من 

این دو کلمه کم نیست در برابر عصبانیت طغیان و فریاد و آشفتگی های من 

اراده ای که کمتر مردی رو میبینم ازش برخوردار باشه 

وجودش نفسش گرمابخش و آرامبخش وجود منه 

به وجود همشون میبالم افتخار میکنم  

خدایا به اسم اعظم قرآن قسمت میدم  

( برای همه پدرومادرا جوونا به خصوص خودم و خونوادم)

این سه فرشته رو همواره به راه راست هدایت کن که هرگز اسیر دامها و فریبهای شیطانی و انسانی نشن 

به ایمان زندگی کار و همه چیزشون خیر و برکت بده  

و همیشه در سلامتی و تندرستی باشن  

عمری طولانی با عزت و باخیر و برکت بهشون بده 

در کار و زندگی موفق و در میون جمع دوست فامیل همیشه سرفراز و سربلند باشن  

خدایا از خطایا و گناهاشون بگذر و اونا رو هم تو این دنیا و هم توی اون دنیا ببخش و بیامرزشون 

خدایا هیچوقت تنهاشون نذار و در همه جا کمکشون کن  

خدایا خودت بهتر از دل من از خواسته های من خبر داری  

ممنونم بابت آرامشی که قطره قطره به دلم میزنی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

«و تو ای خواهر دینی ام: چادر سیاهی که تو را احاطه کرده است ازخون سرخ من کوبنده تر است.» (شهید عبدالله محمودی) 

«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادرسیاهتان و تقوایتان می کشید.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را می بینی و دشمن تو را نمی بیند.»(سردار شهید رحیم آنجفی) 

«حفظ حجاب هم چون جهاد در راه خداست.» (شهید محمد کریم غفرانی) 

«خواهرم: از بی حجابی است اگر عمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش.» (شهید حمید رضا نظام) 

«از تمامی خواهرانم می خواهم که حجاب این لباس رزم را حافظ باشند.» (شهید سید محمد تقی میرغفوریان ) 

«خواهرم: هم چون زینب باش و در سنگر حجابت به اسلام خدمت کن.»(طلبه شهید محمد جواد نوبختی) 

«یک دختر نجیب باید باحجاب باشد.» (شهید صادق مهدی پور) 

«خواهرم: حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند.»(شهید بهرام یادگاری) 

«تو ای خواهرم... حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است.»(شهیدابوالفضل سنگ تراشان) 

«به پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم که، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت کنید.» (شهید حمید رستمی) 

امام را تنها نگذارید و به فرامین او، مو به مو عمل کنید که شرط دین دارى، همین اطاعت از رهبرى مى‏باشد.شهید محمد حسین سلحشور 

تو را به خدا این امام دلسوز را همواره در پیش روی داشته باشید و از خطّ ولایت خارج نشوید که به راه ضلالت و گمراهی خواهید رفت. / شهید علی پاک جم‌پورفرد 

این را بدانید که فقط ولایت فقیه می‌توان ایران و جهان را از گودال بزرگ منجلاب فساد و تباهی بیرون بکشد و به سوی جامعه اسلامی هدایت کند./ شهید مجید تاجیک 

گرد محور امامت و ولایت گرد هم آیید،‌ از تفرقه بپرهیزید، و خون شهیدان را پایمال نکنید./ شهید علی‌الله مهرجو 

اوّلین وصیت به ملّت همیشه در صحنه ایران است که همان‌طوری که از اوّل پشتیبان ولایت فقیه بوده و از او حمایت می‌کردند، از این پس هم باید وحدت و یکپارچگی خود را حفظ نمایند. / شهید محمد نظری

دختر خانمی که میگی با چند تا پسر دوستی و به این کارت افتخار میکنی، 
دختر خانمی که چپ چپ نگاه کردن یه پسر و میری واسه دوستات تعریف میکنی و دلت 
 
 خوشه که

 دوستات به تو حسودیشون شده،  

دختر خانمی که میگی از این سر خیابون تا اون سر خیابون، برات صف کشیدن و کیف 
 
 میکنی،

آقا پسری که افتخارت اینه که جلو پای هر دختری می ایستی، بهت پا میده،


آقا پسری که دلت خوشه هر روز با یه رنگ دختر میری بیرون،


آقا پسری که دلت خوشه به موهای سیخ سیخیت و فکر میکنی دخترا بهت نه نمیگن،


بله با شمام


.
""جنس ارزون، زیاد مشتری داره""

سیدم عزیز دلم آقای خونم 

میخام بهت بگم  

صـدای مـردانه ات دلم را میلرزاند
گوش هایم همیشه به انتظار شنیدن حرف هایت می نشیند . . .
دسـتان بزرگ و قوی ات
مـرا یاد یک واژه می اندازد
و آن هم ” امـنیت ”
است . . .
آغـوشت
همچون دریـایی پـر تلاطم است
و مـن
چـقدر غـرق شدن در این دریـا را دوست دارم . . . !
تـ ـو فـقط مـرد من بـمان
و مـــن
هـم قـول میدهم تا ابـد

بـانــــــــــــوی تـمام لحظاتت باشم . 

 

وقتیـــــــکه

فقط در کنار یکی آرامش داری

فقط چشمت یه نفر رو میبینه

فقط دلت میخواد با اون باشی

اگه ازش خبر نداشته باشی کلافه میشی

نگاهش و دستاش بهت آرامش میده

با صداش به خواب میری و

پر پر میزنی واسه شنیدن صداش

هیچ کس و هیچ چیز رو جز اون نمیخوای …

یعنی عاشــــقی ..

همین ..  

 

یه وقتایی یه کسایی میان تو زندگیت ..
که وقتی به پشت سرت نگاه می کنی..
تعجب می کنی که چجوری..!!
تا قبل از اومدن اونا زندگی می کردی..!  

 خواهس میکنم باور کن  

و هرگز در حرفام شک و تردید نداشته باش 

دختری با ظاهری ساده از ایستگاه مترویی در تهران می گذشت

که پسری در پله برقی به او گفت:
«چطوری سیبیلو ؟»
دختر خونسرد، تبسمی کرد و جواب داد:
وقتی تو ابرو بر می داری ، مو رنگ می کنی و گوشواره میندازی، من سبیل می ذارم تا جامعه ، احساس کمبود مرد نداشته باشه  

 

یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجوری میکنه و هر
 
 دو ماشینبه شدت داغون میشه، ولی هر دو نفر سالم میمونن. 

و- ببین چیکار کردی خانم! ماشینم داغون شده!


– آه چه جالب، شما یه مرد هستید!

مرد با تعجب میگه:

– بله، چطور مگه؟

– چقدر عجیب! همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر کاملاً

 سالم هستیم!

– منظورتون چیه؟

– این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم

ملاقات کنیم و آشنا بشیم! 


مرد با هیجان زیادی میگه:

 – اوه بله، کاملاً موافقم! این حتماً نشونه خوبیه!

 زن دوباره نگاهی به ماشین میکنه و میگه:

 – یه معجزه دیگه! ماشین من کاملاً داغون شده ولی این بطری

  مشروب کاملاً سالمه! این یعنی باید این آشنایی رو

 جشن بگیریم!

 – بله بله، حتماً همینطوره! کاملاً موافقم!

 زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه،

 مرد هم بطری

  رو تا نصف سر میکشه و برمیگردونه به زن.

 ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره برمیگردونه به مرد! مرد

  با تعجب میگه:

 – مگه شما نمینوشین؟
 
زن با شیطنت خاصی میگه:

– نه عزیزم، فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم !!!!

مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى  
 
روستا مى فروخت.
 
آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در 
ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.
 
روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.
 
هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
 
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو
 
کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
 
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که کره ها  
 
رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار  
 دادیم یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم.


ضربه خوردیم و شکستیم و نگفتیم چرا 

مــــا دهــان از گلـــه بستیم و نگفتیــم چرا 

جـــــای بنشیــــن و بــفرما بتمــــرگی گفتنــد 

مـــــاشنیـــــدیـم و نشستیـــــم ونگفتیـــــم چـــــرا 

تـــو نـــــگفتیم و شمایـــــــی نشنیـــدیــــــم هنــــــوز

ســــــاده مثــــــل کف دستیـــــــم و نگفتیــــــــــــم چـــرا 

دل سپـــــــردیــــــــم بـــــه هـــــــر دشمـــن و دوست

دشمــــن و دوست پرستیـــــم و نگفتیـــــــم چرا 

چه چراهــــــا که شنیدیـــم و ندانیـم چــــرا 

ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا

روزها دنبال هم می دون و ثانیه ها همدیگر رو می بلعن

اما اونیکه داره پیر میشه زمان نیست ما آدماییم که هر

روز رو شب میکنیم و هر شب رو روز . بدون اینکه بفهمیم

چیو داریم از دست می دیم و توی این همه از دست

دادنا چی به دست می یاریم؟؟؟؟

یه روزی میاد که چشمامونو باز میکنیم و میبینیم ای دل غافل

کفه ترازوی عمر ما هم سنگین شد و ما موندیم و یه کوله بار

حسرت . حسرت همون وقتایی که می گفتیم :

ولش کن بابا حالا وقت زیاده....

خدایا کمی با آه کمی با صدای خسته کمی با دل گرفته بخون شاید تو درکم کنی

دلم از همه چیز گرفته و بیشتر از همه از خودم

چقده خوشحال بودم خدایی دارم که همواره به یادمه همواره مراقبمه  

هیچوقت تنهام نمیذاره مرهمی میشه برای وقتایی که دلم گرفته غصه داره و ناراحته

ولی اشتباه میکردم  

تو خدایی هستی بهتر و عزیزتر از هرچیزی و هرکسی 

اینو مطمئنم  

ولی من بنده ای نبودم برای تو که لایق مهربونیات بخشندگی هات باشم  

ببخشید خدایا ببخش تو ببخش اون کسی رو کسی جز تو نداشت

همه تنهاش گذاشتن  هیشکی نبود براش درددل کنه 

هیشکی بهش محبت نکرد   

هیشکی نبود که باورش کنه همه اونو دروغگو میدونستن همه رو ازش برگردوندند 

خدایا ازت میخام تو ازش رو برنگردونی 

همیشه میخاست خوبی کنه ولی خوبیش بد جلوه میداد 

میخاست حرف بزنه که آروم کنه ولی بدتر 

آشوب به پا میکرد و خیلی از ولی های دیگه که واقعا تهش هیچ منظوری نبود به جز دلسوزی ...  

 نمیدونم دست خودم نیست...

دیگه دلم از هیچی خوش نیست...

خیلی برای زندگی بی انگیزه شدم...تا میخوام به یه چیزی یا کسی دل خوش کنم تمام دلخوشیم تبدیل به غم میشه....

خیلی وقته شور وشاط زندگی رو حس نکردم علتش رو نمیدونم...

شاید بخاطر حرفایی هس که روی دلم سنگینی میکنه و نمیتونم این حرفا رو برای کسی بگم.....

نمیتونم و نمیشه...

یا گوش شنوایی نیس...یا آدمش نیست...  

خدایا کی تموم میشه خستم باور کن روحم خستس  

دوست دارم بیام تو آغوش تو

سید جونم عشقم ممنونم ازت بخاطر اینهمه خوبی ازت ممنونم بخاطر اینکه اونقدر مهربونی که گاهی اوقات اشکمو در میاری 

سیدجونم تو بهترین و عزیزترین دوست منی  

تو تنها مردی هستی که به بودنت افتخار میکنم  

ممنون بابت تمام سعی و تلاشی که برای کار و زندگیت میکنی

خداجونم آقاموسئ جونمو همیشه سلامت نگه دار

خداجونم همیشه سایه آقاسیدمو بالای سرم نگه دار

الهی آمین