ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
من نمیفهمم چرا هیچکس نمی نویسد از
مردها
از چشم ها و شانه ها و دستهایشان
از آغوششان از عطر تنشان
از صدایشان
از دلگرمی هایشان
پررو میشوند ؟
خب بشوند
مگر خود ما با هر دوستت دارمی
به آسمان نرفته ایم ؟
مگر ما به اتکاء همین دستها
همین نگاه ها همین آغوشها
در بزنگاه های زندگی سر پا نمانده ایم ؟
من بلد نیستم در سایه دوستت داشته باشم
من میخواهم
خواستنم گوش فلک را کر کند
من میخواهم
همه بدانند مرد من بی همتاست
من میخواهم
مردم بداند دوستش دارم ... !