جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

من نمیفهمم چرا هیچکس نمی نویسد از


مردها


از چشم ها و شانه ها و دستهایشان



از آغوششان از عطر تنشان


از صدایشان


از دلگرمی هایشان


پررو میشوند ؟


خب بشوند


مگر خود ما با هر دوستت دارمی


به آسمان نرفته ایم ؟


مگر ما به اتکاء همین دستها


همین نگاه ها همین آغوشها


در بزنگاه های زندگی سر پا نمانده ایم ؟


من بلد نیستم در سایه دوستت داشته باشم


من میخواهم

خواستنم گوش فلک را کر کند

من میخواهم


همه بدانند مرد من بی همتاست


من میخواهم


مردم بداند دوستش دارم ... !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد