جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

سلام وبلاگ جان چطوری

میبینم تو هم مثل صاحبت تنهایی 

 من نبودم اینجا چقد سوت و کور شده

چه غم انگیز کسی هم نبوده که سراغما بگیره

ببخش که تنهات گذاشتم 

قرار بود بیام اینجا تا همه چیزما باهات تقسیم کنم غم و شادی خوشی و ناخوشی

ولی فراموشت کردم 

نه اینکه بخام مجبور شدم خیلی اتفاق ها افتاد که انتظارشا نداشتم داغونم کردن

دلم برای دوستای قدیمیم تنگ شده 

الان نظرا رو میخوندم نظر جدید که نداشتم

نظرای سال هشتاد و نه به بعد 

هعیییی

چه زود گذشت این عمر

شش سال گذشت مثل چشم بهم گذاشتن

نظرا خوندم بدجور دلم گرفت غصم شد نمیدونم چرا

خیلی حرفا داشتم ولی ....