جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

خداوندا!


اسیرم کن، اسیر محبت مردم


و به زنجیر عشق به خلقم ببند نه عشق به خالق


و خادم افتاده ی درگاه ملتم کن نه بارگاه الهی.



خداوندا!


کینه ام را به دشمنان میهنم عمیق تر کن


و زبانم را تیز تر


و پایم را استوارتر


زبونی ام را کمتر


خداوندا ! از عبادت خویش بازم دار تا عبادت مردم کنم.



خداوندا!


دردم را بیشتر کن


زخمم را چرکین تر


تبم را تندتر


و چنینم نگه دار، مبادا که آرامش، فراموشی بیاورد.



خداوندا!


خوف از ظالم را در من بمیران


و توان آن عطایم کن که تخت سینه ی ناکسان بکوبم


- بی ترس از عواقب خوف انگیزش.



خداوندا!


از پاداش، معافم کن


از بخشش، نا امیدم کن


از بهشت، مایوسم کن


تا هرچه می کنم به سودای انعام تو نباشد.



خداوندا! اگر داشتن، ذلیل داشتنم میکند


ندارم کن


اگر کاشتن، اسیر چیدنم میکند


بیکارم کن


اگر اندیشه خیانت به یاران بر سرم افتاد


بر سر دارم کن


اگر به لحظه غفلتی در افتادم


پیش از سقوط، هشیارم کن


اگر رنج بیماران، لحظه‌ای از دلم بیرون رفت


سخت و بی ترحم، بیمارم کن.


خداوندا! خوارم کن اما مردم آزارم مکن.



خداوندا!


نا امید از معجزه‌ام کن


بی اعتقاد به دست غیبم کن


کافرم کن، رهایم کن.



خداوندا!


با ماندار باش!


اگر نیستی


اگر زاده تصوری


و اگر به پایان خویش رسیده‌ای


منطقم را استواری بخش تا نبودت را به نیکوترین وجهی اثبات کنم


و سخنم را چنان موثر ساز که شک دربود و نبودت را از دلها برانم


خداوندا ! همتم را برای انکارت هزار هزار برابر کن ...


آمین یا رب العالمین


نظرات 1 + ارسال نظر
مهرداد دوشنبه 2 اسفند 1389 ساعت 22:10 http://manam-minevisam.blogsky.com

الان این شعر سیاسی بودو در مورد ایران و دشمناش یا در مورد خدا؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد