جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. 

 بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک 

 پرسش داشت. پرسش این بود:
شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید.  

از جلوی یک ایستگاه اتوبوس می‌گذرید.  

سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند.  

یک پیرزن که در حال مرگ است.  

یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است 

 یک خانم/آقا که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید. 

 شما می‌توانید تنها یکی از این سه نفر را سوار کنید. کدام را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را شرح دهید...
قاعدتاً این آزمون نمی‌تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خودش را دارد.
پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.
شما باید پزشک را سوار کنید. زیرا قبلاً جان شما را نجات داده است  

و این فرصتی است که می‌توانید جبران کنید.  

اما شاید هم بتوانید بعداً جبران کنید.
شما باید شخص مورد علاقه‌تان را سوار کنید  

زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممکن است  

هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا کنید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند،  

شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. 

 او نوشته بود:
سوئیچ ماشین را به پزشک می‌دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم منتظر اتوبوس می‌مانیم.

نظرات 1 + ارسال نظر
سید عارفان سه‌شنبه 23 آبان 1391 ساعت 18:26 http://seyedearefan.blogfa.com

سلام
فراسیدن ایام محرم تسلیت باد
طرح ختم قرآن از اول محرم تا اربعین حسینی
به نیت شهدای کربلا و خودمون
برای شرکت میتونید به وبلاگ سید عارفان مراجعه کنید.http://seyedearefan.blogfa.com
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد