جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

جایی برای دلتنگی های من

به توکل نام اعظمت بسم الله

در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیده ام

از حکم بر تا حکم ران، حیوان به حیوان دیده ام

در مکر او در فکر این، در شکر او در ذکر این

از حاجیان تا ناجیان ، شیطان به شیطان دیده ام

دیدی اگر بی خانمان، از هر تباری صد جوان

من پیرهای ناتوان ، دربان به دربان دیده ام

ای روزگار دل شکن ،هر دم مرا سنگی مزن

من سنگها در لقمه نان، دندان به دندان دیده ام

آن کس که شد خصم ستم، نوبت بر او چون زد رقم

تیغ زبانش خون چکان، فرمان به فرمان دیده ام

از خود رجز خوانی مکن، تصویر گردانی مکن

من گردن گردنکشان، رسمان به رسمان دیده ام

در مروه گر جوئی صفا، از کاروان ها شو جدا

من مستی این اشتران، کوهان به کوهان دیده ام

چون از تو برگردد زمان، وای از نگاه دوستان

من صیقل این ناصحان، سوهان به سوهان دیده ام

شرح ستم بس خوانده ام، آتش به آتش مانده ام

من اشک چشم کودکان، دامن به دامان دیده ام

از این کله تا آن کله، فرقی ندارد شیخ و شه

من پاسدار و پاسبان، ایران به ایران دیده ام

ماتم چه گویم زین وطن، کز برگ برگ این چمن

من خون چشم شاعران، دیوان به دیوان دیده ام

چکش به فرق من مزن، ای صبر پولادین من

من ضربت پتک زمان سندان به سندان دیده ام

تکفیر کن تکبیر گو، تزویر کن تزویر جو

من امر و نهی این و آن بهتان به بهتان دیده ام 

(دکلمه داریوش از معینی کرمانشاهی)

نظرات 1 + ارسال نظر
آیدا یکشنبه 29 بهمن 1391 ساعت 14:07 http://www.valleyofdeath.blogfa.com

تقاص چی رو میگیری که تا اینجا کشوندیم
کجای راهو کج رفتی که تا اینجا رسوندیم
اگه من جای تو بودم میون این همه دردم
یه روز از چشم این مردم تو رو پنهون نمیکردم
تو رفتی بعد تو حالم یه حالی مثل مردن بود
تو هم تنها شدی اما
کجا حالت مثل من بود ؟
اگه دلگیری از دنیا منم مثل تو آشفتم
ولی من جای تو بودم به مردم راست میگفتم
یه دردی سوخت تو سینم که تو از خاطرم بردی
من اون زخمی رو خوردم که
تو از حس کردنش مردی
تقاص دل کشی های یه آدم تو همین دنیاس
بذار ما رو بسوزونن
جهنم تو همین دنیاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد